20 نکته درباره 6 سند تازه منتشر شدۀ شورای انقلاب/ چرا دیر و با تأخیر؟/ اساس مشروعیت: هم رهبری دینی و سیاسی و هم اعتماد اکثریت ملت
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۸۸۱۲۴
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی 6 سند از اسناد مربوط به نحوۀ شکل گیری و فعالیت «شورای انقلاب» را منتشر کرده که چون حاوی دستخط امام خمینی و اصلاحات و نظرات ایشان و همراه با اسامی چهره های اصلی همراه ایشان در سال 1357 است اهمیت و اعتبار تاریخی درخوری می توان برای آنها قایل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تارنمای جماران که این اسناد 6 گانه را منتشر کرده توضیح و تفسیر آقای حمید انصاری قائم مقام مؤسسه را هم آورده است.
هر چند بهتر آن بود که ایشان به جای ارایه تحلیل و تفسیر سیاسی به بیان نکات فنی بسنده میکرد و این که روند انتشار اسناد چگونه است و چرا این قدر دیر و با تأخیر این کار را انجام دادهاند در حالی که نه محرمانه است و نه اطلاعات آن علیه منافع ملی به کار میآید اما آن قدر دیر منتشر شده که از اعضای اصلی شورای انقلاب به جز آیتالله سید علی خامنهای همه از دنیا رفته اند (البته میرحسین موسوی و حبیبالله پیمان که در جلساتی حاضر بودهاند در قید حیاتاند و تازه به اولی هم دسترسی نیست).
از این رو بهتر بود در زمان حیات چهرههایی چون عباس شیبانی، علی اکبر معینفر و مهمتر از همه خود آیتالله هاشمی رفسنجانی این اسناد منتشر میشد تا به بهانۀ آن مجال گفتوگو با آنان و تحلیل و تفسیرشان فراهم میآمد زیرا جایگاه رهبری چنان است که نمیتوان از ایشان خواست دربارۀ فلان جمله توضیح دهند اما این امکان دربارۀ دیگر اعضای شورا میسر بود حال آن که اکنون از دنیا رفتهاند و ابوالحسن بنیصدر و عباس شیبانی در زمره آخرینها بودند خاصه این که یکی از اسناد به خط ابوالحسن بنیصدر است که به اقتضای ریاست جمهوری در بخش قابل توجهی از آن دوران شورای انقلاب رییس آن بوده است.
ابتدا به طور خلاصه توضیح می دهم این 6 سند دربارۀ چیست و در پی آن نکاتی را پیرامون آنان میآورم.
سند اول: دست نوشته ای از مهندس مصطفی کتیرایی از اعضای شورای انقلاب است که در اختیار امام خمینی قرار گرفته و در آن با خط خودشان اصلاحات مختصر ولی بسیار کلیدی و مهمی انجام داده اند.
سند دوم: نامۀ هیأت 5 نفره یا هستۀ اولیه شورای انقلاب به امام خمینی در 26 آذر 1357 است. این 5 نفر روحانی اند و در این نامه 4 نفر را معرفی میکنند. چون به خود آن 5 نفر اولیه 2 نفر اضافه می شوند می توان گفت در این زمان شورای انقلاب 11 عضو خود را می شناسد. آن 5 نفر: موسوی اردبیلی، بهشتی، هاشمی رفسنجانی، باهنر و مطهری (به ترتیب امضا). دو نفر بعدی که اضافه می شوند: آقایان خامنهای و مهدوی کنی. آن 4 نفر که هیات اولیه 5 نفره بر صلاحیت همه جانبه شان مهر تایید میزنند: مهندس بازرگان، احمد صدر حاج سید جوادی، مهندس کتیرایی و مهندس عزتالله سحابی. بدین ترتیب در این زمان شورای انقلاب (تهران) 11 عضو خود را میشناسد. (5+2+4).
سند سوم: نوشته ای از مرتضی مطهری در پاریس است که نظر خود را درباره 12 نفر مطرح و به عبارتی کاندیدا شده ابراز می دارد. برخی را کاملا تایید می کند و در بعضی تردید دارد. این افراد به ترتیبی که در نوشته او آمده عبارتند از: بازرگان، سحابی پسر، صدر حاج سید جوادی، مصطفی کتیرایی، کریم سنجابی، دکتر یزدی، حسن حبیبی، آقای خامنهای، هاشمی رفسنجانی، عبدالکریم لاهیجی، عباس تاج و دکتر کاظم یزدی
سند چهارم: میثاق نامه شورای انقلاب است به خط ابوالحسن بنیصدر رییس جمهوری و رییس شورای انقلاب در سال 1359 با ادبیات خاص او و وجه مهم آن امضاهاست: به ترتیب: بنیصدر، بازرگان، بهشتی، حبیبی، سحابی، آقای خامنهای، شیبانی، قطب زاده، مهدوی کنی، معین فر، موسوی اردبیلی و هاشمی رفسنجانی.
سند پنجم: تمایل امام خمینی به عضویت داریوش فروهر در شورای انقلاب است.
سند ششم: مانند سند قبلی تمایل به عضویت آیتالله منتظری. هم آقای منتظری و هم فروهر گفته بودند چنانچه نظر امام باشد می پذیرند. رهبر انقلاب انتخاب اعضای جدید را به هیات 5 یا 7 نفره اول واگذار کرده بود ولی این دو تأیید خود امام خمینی را هم خواستند.
حال نکاتی به بهانۀ انتشار این اسناد 6 گانه و از منظر غور و دقت در تاریخ معاصر:
1. چرا دیر و با تأخیر و پس از مرگ اعضا؟ چنانکه در صدر این نوشته هم آمد چرا این قدر دیر و چرا این همه با تأخیر؟ کدام مصلحت ملی و امنیتی مانع انتشار زودتر شده است؟ وقتی امکان گفت و گو با معینفر و هاشمی و شیبانی و برای خارج نشینان بنیصدر فراهم بود چرا منتشر نشد؟ (یک حدس این است چون اولین رییس جمهوری ایران پیگیر و فعال بود لابد ملاحظه کردند بعد از مرگ او باشد که در مهر 1400 اتفاق اقتاد. چون ممکن بود ادعاهایی را مطرح کند و اسباب دردسر شود).
2. پیشبینی مطهری دربارۀ مسوولیت اجرایی دو روحانی شاخص؛ در نوشته مرتضی مطهری درباره هاشمی رفسنجانی از دو منظر ابراز تردید شده. یکی «عینا همان که در مورد آقای خامنهای هست»: آیا واقعا مصلحت است که «فردی که فعلا یا بعدا کاندیدای پست دولتی میشود وارد کار گردد؟»
مورد خاص هاشمی اما این است: ایشان شخصا بیعلاقه بود مگر آن که به او امر شود.
این در حالی است که هاشمی رفسنجانی در عرصه سیاست به اشتهای زایدالوصف سیاسی و میل به قدرت اشتهار داشت و شاید برای اولین بار باشد که درباره او با توصیف «بیعلاقه» رو به رو میشویم. اگر این سند قبل از دی 1395 منتشر می شد آنگاه توضیح هاشمی چه خواندنی بود و دریغ که تعلل و تأخیر این مجال را ستاند.
مهمترین انتقاد یاران و دوستان آقای خاتمی به او این بود که چرا مثل هاشمی رفسنجانی میل و اشتهای قدرت و نه الزاما تمنای قدرت ندارد و دیوژنوار کناره می گیرد؟ حالا ما درباره هاشمی با تعبیر «بی علاقه» رو به رو میشویم آن هم در حالی که در کنار مطهری در زمره 5 نفر و هسته اصلی بوده. بیعلاقه به چی؟ کیست که نداند هاشمی جایگاه تأسیسی داشته و در 10 سال رهبری امام خمینی عملا مرد شماره دو جمهوری اسلامی بوده است؟
3. دستخط اصلی امام نه رسولی محلاتی؛ یکی از ارزشهای تاریخی این اسناد این است که دستخط خود امام است نه مانند برخی اسناد (مشهورتر از همه نامه به گورباچف) که به خط آقای رسولی محلاتی و البته به امضا و مهر امام است و برخی موجب اختلاف شده. ویژگی خط خود امام این است که نقطه و ویرگول نمیگذارد. «آ»های او مد ندارد و شکل نوشتن کلمه «هم» خاص است.
4. دو منبع مشروعیت؛ مهمترین سند همان اولی است. اساسنامه شورای انقلاب به خط مهندس کتیرایی و از حیث 4 اصلاح بسیار مهم و کلیدی که شخص امام خمینی انجام داده است:
الف: در پیشنویس آمده است: «به حول و قوه الهی و بر اساس ابراز اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران نسبت به رهبری امام خمینی و به موجب حقوق ناشی از رهبری دینی شورایی با عنوان شورای انقلاب و بر طبق این اساسنامه تشکیل می شود». امام خمینی اما آن را این گونه تغییر میدهد:
«به حول و قوه الهی و بر اساس حقوق ناشی از رهبری دینی و سیاسی خمینی و به موجب ابراز اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران نسبت به رهبری ایشان شورایی به عنوان شورای انقلاب بر طبق این اساسنامه تشکیل میشود». اهمیت این تغییر و اصلاح فوق العاده است. یک بار دیگر دو جمله را با هم مقایسه کنید.
در اولی هم به «حقوق ناشی از رهبری دینی» توجه شده اما اولویت را به ابراز اعتماد اکثریت قاطع مردم داده است. در اصلاحیه امام اما حقوق ناشی از رهبری دینی با افزودن کلمه سیاسی جلوتر آمده است.
اضافه کردن کلمه سیاسی میتواند به منزله آن باشد که از همان زمان به ولایت فقیه نظر داشته اما در قالب این اصطلاح نمیگفته است. کما این که نه در سخنان و مصاحبههای پاریس و نه در پیش نویس قانون اساسی اشارتی به ولایت فقیه نیست.
ب: امام بر روی کلمه «دموکراتیک» خط میکشد و «جمهوری اسلامی» را کافی میداند. بازرگان و دوستان او نگران قرائتهای ضد دموکراتیک یا غیر دموکراتیک از مفهوم جمهوری اسلامی بودند و از این رو پیشنهادشان جمهوری دموکراتیک اسلامی بود. امام اما بر روی کلمه دموکراتیک خط می کشد. البته جمهوری اسلامی را هم به حکومت اسلامی یا امارت اسلامی هم تغییر نمیدهد و خود جمهوری مفهوم مدرنی است. در نظر داشته باشیم عنوان بستهترین حکومت های اروپای شرقی و حتی کره شمالی هم «جمهوری دموکراتیک» است در حالی که هیچ یک از دموکراسی های پیشرفته بعد از جمهوری، دموکراتیک ندارند. مانند فرانسه و آلمان. آمریکا هم در واقع حکومت های متحده است.
پ: امام خمینی این جمله را به خط خود اضافه میکند: ریاست شوری [شورا] با رهبر انقلاب [است] و یا کسی که به نیابت، ایشان منصوب نماید.
با این جمله ادعای تحمیل مهندس بازرگان به امام باطل است چون رییس شورای انقلاب در واقع خود ایشان بوده است. بدین ترتیب ابوالحسن بنیصدر هم تنها در جانشینی فرماندهی کل قوا از طرف امام نیابت نداشته بلکه در ریاست شورای انقلاب هم چنین بوده است.
ت: امام خمینی تا قبل از آن از خود با عنوان «رهبر انقلاب» یاد نکرده بود و تعبیر جنبش یا نهضت و به تبع آن رهبری جنبش یا نهضت را به کار میبرد. انقلاب، اصطلاحی دینی یا قرآنی نیست و به همین سبب رهبران مذهبی مشروطه هم چندان به کار نمی بردند. جالب این که خود شاه در نیمه آبان1357 چند بار گفت صدای انقلاب تان را شنیدم و به کلمه انقلاب اعتراف کرد و رسمیت داد در حالی که طی 15 سال قبل از آن تنها برای « انقلاب سفید» این تعبیر را به کار می برد و خود را رهبر آن می دانست.
اهمیت نکته چهارم چنان است که بخش اول بررسی اسناد 6 گانه شورای انقلاب را در همین جا پایان میدهیم و 16 نکته دیگر را در بخشهای بعدی می آوریم... (ادامه دارد)
کانال عصر ایران در تلگرام
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: شورای انقلاب امام خمینی بنی صدر بهشتی مطهری هاشمی رفسنجانی بازرگان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۸۸۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(اینفوگرافیک) تمام «نه»های رهبر انقلاب به سلاح اتمی
اخیراً در فضای رسانهای توئیتی مبنی بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران بر ساخت سلاح اتمی منتشر شده است. با مروری بر بیانات مقام معظم رهبری در سالهای مختلف در مییابیم که در دکترین دفاعی- امنیتی جمهوری اسلامی ایران چنین رویکردی وجود ندارد و توئیت منتشر شده به هیچ عنوان با بیانات رهبر انقلاب اسلامی و سیاستهای کلان جمهوری اسلامی تطابق ندارد.
اینفوگرافی طراحی شده توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی نشاندهندهٔ تمام "نه"های رهبر انقلاب به سلاح اتمی است: